مکان روشن به پایان می رسد به خوردن زمان شمارش با شمارش هیچ خاطره ای از اشیاء بی اثر ثبت شده حدود 25 بازی در جهان خطا روز مقدس شما این ماندن ها هرگز در طول راه به جایی منتهی نشد روح سرگردان خرگوش آلیس باید سریعتر می دوید او سرگردانی از لانه ها بود پنهان شده در جنگل چراغ قوه ای در...
زمینهای پشت بامهای کشیدهشده هی میتوانستند پینزویک یکی در کنار دیگری چسبیده باشد و برعکس در منظرهای موجدار در جزیره وایت کتاب خاکستر گوشت، پاییز میآمد در نجوم روز قفل شده در جنگل، بیشتر میشد. در ابتدا شگفت آور بود و همیشه آنها به سیندرفورد می رسیدند سپس در این لحظه اتفاقی برای Westbury-on-Severn در سایتی در جایی افتاد. زمینهای پشت بامهای کشیدهشده...
تخت کیسه خواب با بدن و تخت قرار داده شده در اتاق زیر شیروانی مهمانان خانه چهل و پنج مایلی بالاتر از سطح بین ایالتی شناور در رودخانه میدان Bughouse گم شده بود توانایی آبی برگ های پارک را به شکل یک اندازه گیری کرد. دایره مانند پرههای چرخ دوچرخه زیر برگها به دایره جادویی شواهد بازمیگردد، اما تردیدی که منعکسکننده «انفصال» مخفی...
مرز مصنوعی بین فضای داخلی و واقعیت بیرونی ساخته شده تا ساحل دیگر را از سکوتی که مریلویل ایندیانا در حالی که خوابیدهاند را جدا کند، چمدان خیس Waupun Road روستایی اما ایزوله ویسکانسین که در آینه دید عقب نگاه میکرد، حلقهای را دور زبان انداخت دقیقاً بین چهار دیوار ثابت مکث. وجودی که زیر دندان های اسیدی چرخ زمان خراشیده می شود...
درها در هجوم تنهایی می سوزند، زندگی هر روز صبح در شفافیت کورش خاموش می شود، مهی که در آینده پر از شب جمع آوری نشده باقی می ماند، همانطور که مرسوم است در آن زمان هایی که نگاه های گمشده زمان به پایان می رسد، گوشه و کنار. شاخه. درها در هجوم تنهایی می سوزند، زندگی هر روز صبح در شفافیت کورش...
به من بگو، بدن، کدام راهرو ما را به مرگ زندگی می برد، باکره های شناخت عشق، تنها با حروف در آخرین کلمه اش، واقعیت مطلق مهر و موم شده ای را به ما می گوید، همدست آرمان شکست ناپذیر ما در نظام مفهومی، اصالت در گفتمان مشترک روزانه که در عشق ما گنجانده شده است به عنوان قلاب گوشتی برای ماهیهایی که...
پرسا Persa
ما رویای آن گونه ای بودیم که با آغوش آشفته آب خود عذاب می دهد
miércoles, septiembre 27, 2023 گفت: قبلا، نه مثل قبل، بدون نگاه هایمان، همیشه قبل از اینکه چه بگویم، من از آن جور رویایی بودم که وقتی عقب نشینی می کند، با بازوان آب آشفته اش عذاب می دهد، رمبو را رها می کند و به جاوا می رود تا به دنبال حلقه گمشده اش بگردد. جنگلی که پاهای سرگردان خود را دینامیت کرد و گمشده بازگشت.وقتی به...
بیخود نیست که تمام آسمان پهن است (البته به شواهد مضاعف) آنقدر عمیق و بلند است که نگاه به کهکشان ها می رسد آه این نور نیست که به سیاهی اطراف قبل از زمین می دود که از آن نمی تواند. هیچ چیز را نبینید چرا آنها نظریه های کنونی را همیشه مراقب تناقضات نظریه های علمی می دانند، اگر نور از جایی...
پرسا Persa
نگاه کن در حالی که چشم ها نگاه می کنند پنجره های خود را در نادانی قلب احساس می کنند
miércoles, septiembre 20, 2023 نگاه کن در حالی که چشم ها به نظر می رسند در ندانستن قلب پنجره هایش شهودش در طوفان زودگذر شهود قلب ورود به ایستگاه ایزوله نامرئی برای مسیرهای هیچ قسمتی زندانیان ضد امواج سنگ های خود به خود در اطراف باغ امواج پنجره ها. به سوی سرزمین باز سخت تنهایی ناامید از ساختن این همه افق نگاه کن در حالی که چشم...
پرسا Persa
چه کاری می توانم بکنم جز ما در تارهای عنکبوت در چندین ابعاد موازی جدا شده
martes, septiembre 19, 2023 چه کاری می توانم بکنم جز ما در تار عنکبوت در ابعاد موازی جدا شده چندگانه در دست، جایی که دوست داشتن بدون بوی چسبناک بدون جدایی ناگوار بدن ها آسان است، زیرا تماس چشمی مداوم بدون شک واقعیت بدون بدهی به حساب می آید. واجب در آن کتب ناشناخته محرمانه دوبرابر رابطه با سایر وسایل وجود برای عشق دمی چه کاری می...
عشق عاریه ای تو تزریق شده در شعله شماره پیوند مرکز هسته گوشه ها گره گره به دام افتاده به پیوندی که به هیچ صفحه ای منتهی نمی شود نکات اساسی آشفته آشفته کوری چشم های بریده روح در حال بلعیدن گوشت زنده تلاش می کند با ارتعاش نگاه بگوید چگونه زمان گذشت عشق عاریه ای تو تزریق شده در شعله شماره پیوند...
پرسا Persa
ما را زنده می کند، گوشت رنج در نبردهای بی عیب و نقص تا حد مرگ قدرت می گیرد
jueves, septiembre 14, 2023 ما به آبی که هستیم فکر نمیکردیم که ما را زنده میکند گوشت رنج میکشد تا سر حد مرگ در نبردی بیعیب و نقص. اما رنج میکشیم که تاریخ خودمان در سرزمینهای در حال تغییر روز اول که ما به آن بدهی مشخصی داریم که در سنگ مرمر در آخرین و قطعی نوشته شده است، غرق نشده است: زندگی از گوشت و روح...